جدول جو
جدول جو

معنی ابومحمد قاسم - جستجوی لغت در جدول جو

ابومحمد قاسم
ابن سعد بن اسپهبدبن حیویه بن ادنینا، مکنی به ابومحمد برادر ابوالحسین بن سعد عامل. وی از ابوبکر بن نعمان روایت کند. (ذکر اخبار اصبهان چ لیدن ج 2 ص 163)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ابن عبدالله بن الطاهر، مکنی به ابواحمد. نخستین کسی است از شرفاء مدینه که به سال 140 هجری قمری والی مدینه شد. (حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 600)
لغت نامه دهخدا
قدسی. او راست: ذم ّ الوسواس
لغت نامه دهخدا
ابن قاسم بن عمر بن منصور واسطی، مکنی به ابومحمد. در واسط عراق به سال 550 هجری قمری متولد شد و در حلب به سال 626 وفات یافت. وی از علماء نحو و ادب و لغت و از شاعران بود. تألیفات او بر عظمت شأن وی گواه است. نحو و لغت را در واسط و بغداد نزد استادان این فن فراگرفت و قرآن را بر شیخ ابوبکر باقلانی و شیخ علی جماجمی در واسط خواند. از اوست: 1-شرح تعریف ملوکی ابن جنی نحوی. 2- سه نوع شرح بر مقامات حریری. شرح نخست به ترتیب حروف معجم و شرح دوم و سوم به ترتیب کتاب مقامات است. (معجم الادباء چ 2 ج 6 صص 187- 196) (کشف الظنون ج 1 ص 412 و 413 و ج 2 ص 1789) (فوات الوفیات ج 2 ص 128) (بغیه الوعاه ص 380) (ارشاد الاریب ج 6 ص 185 و 196) (الاعلام زرکلی ج 6 ص 14)
لغت نامه دهخدا
ابن زید مؤدب، مکنی به ابومحمد، از باب کوشک است. وی پس از سال 50 هجری قمری وفات یافت. از بغدادیین روایت کند. (ذکر اخبار اصبهان چ لیدن ج 2 ص 163)
لغت نامه دهخدا
ابن فورک بن سلیمان کنبرکی، مکنی به ابومحمد از عراقیان و شامیان روایت کند. وی به سال 301 هجری قمری وفات یافت. (ذکر اخبار اصبهان چ لیدن ج 2 ص 161)
لغت نامه دهخدا
(اَ مُ حَمْ مَ)
قاسم بن ابی القاسم حمزه بن الامام موسی الکاظم علیه السلام. در نسبی که صفویه خود را درست کرده اند ابومحمد قاسم بن حمزه یکی از اجداد این سلسله است. رجوع به حبیب السیر چ طهران ج 2 ص 323 شود
لغت نامه دهخدا
ابن عصام بن محمد بن مهریار تاجر، مکنی به ابومحمد. از یحیی بن حاتم و منبه بن عبدالله مدائنی روایت کند. (ذکر اخبار اصبهان چ لیدن ج 2 ص 163)
لغت نامه دهخدا